خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاری را به خوبی انجام دادن
[عبارت]
cut the mustard
/kʌt ðə ˈmʌstərd/
1
کاری را به خوبی انجام دادن
انتظارات را برآورده کردن، در کاری موفق شدن
informal
1.The boss fired him because he couldn't cut the mustard.
1. رییس او اخراج کرد، چون او نمیتوانست کارش را به خوبی انجام دهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
cut the cheese
cut someone's losses
cut someone to the quick
cut out for something
cut out
cut the potatoes into small cubes.
cut to the bone
cut up
cut your coat according to your cloth
cut-off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان