Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . داروی ضد احتقان (بینی)
[اسم]
decongestant
/dikənˈʤɛstənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
داروی ضد احتقان (بینی)
داروی ضد گرفتگی (بینی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
داروی ضد احتقان
1.A nasal decongestant
1. داروی ضد احتقان بینی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
deconcentrate
decompression sickness
decompression
decompressing
decompress
deconsecrate
deconsecrated
deconstruct
deconstruction
deconstructionism
کلمات نزدیک
decompressor
decompression
decompress
decomposition
decomposer
deconsecrate
deconstruct
decor
decorate
decorated
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان