[فعل]

to decorate

/ˈdekəreɪt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: decorated] [گذشته: decorated] [گذشته کامل: decorated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تزئین کردن آراستن

مترادف و متضاد adorn embellish ornament
  • 1.The cake was decorated to look like a car.
    1. کیک طوری تزئین شده بود که شبیه ماشین شود.
  • 2.They decorated the room with flowers and balloons.
    2. آنها اتاق را با گل و بادکنک تزئین کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان