[صفت]

decorative

/ˈdek.ər.ə.t̬ɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more decorative] [حالت عالی: most decorative]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تزیینی

معادل ها در دیکشنری فارسی: آرایشی تزیینی دکوراتیو زینتی
  • 1.He gave the picture a decorative border.
    1. او به عکس، قابی تزیینی داد.
a mirror in a decorative frame
آیینه‌ای با قاب تزیینی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان