Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . (آزادانه) انتقاد کردن
[فعل]
to decry
/dɪˈkraɪ/
فعل گذرا
[گذشته: decried]
[گذشته: decried]
[گذشته کامل: decried]
صرف فعل
1
(آزادانه) انتقاد کردن
نکوهش کردن
مترادف و متضاد
criticize
denounce
1.they decried human rights abuses.
1. آنها نقض حقوق بشر را نکوهش می کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
decriminalize
decrepitude
decrepit
decrement
decree absolute
decrypt
decubitus
dedesertification
dedicate
dedicated
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان