Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . گول زدن
[فعل]
to delude
/dɪˈluːd/
فعل گذرا
[گذشته: deluded]
[گذشته: deluded]
[گذشته کامل: deluded]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
گول زدن
فریب دادن، خام کردن
مترادف و متضاد
deceive
1.He's deluding himself if he thinks it's going to be easy.
1. او خود را گول زده است اگر فکر میکند اوضاع قرار است آسان شود.
2.She had been deluding herself that he loved her.
2. او خود را فریب داده بود که آن مرد او را دوست دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
deltoids
deltoid
delta wing
delta
delphinus
deluge
delusion
delusional
delusive
delusory
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان