خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . موقر
[صفت]
demure
/dɪmˈjʊr/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more demure]
[حالت عالی: most demure]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
موقر
ساکت، فروتن، خجالتی
مترادف و متضاد
modest
quiet
reserved
shy
brazen
1.a demure wife
1. همسری موقر
2.Though everyone else at the party was dancing and going crazy, she remained demure
2. با وجود اینکه همگی در مهمانی در حال رقصیدن و هیاهو بودند، او ساکت ماند.
تصاویر
کلمات نزدیک
demur
demotion
demotic
demote
demoralizing
demurrage
demurrer
den
denature
dendrite
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان