خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لانه
2 . اتاق (کوچک و دنج)
3 . مخفیگاه
[اسم]
den
/den/
قابل شمارش
1
لانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لانه
کنام
a bear’s den
لانه خرس
a lion’s den
لانه شیر
2
اتاق (کوچک و دنج)
اتاق مطالعه، خلوتگاه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آلونک
1.They were all watching TV in the den.
1. آنها همگی داشتند در آن اتاق (کوچک و دنج) تلویزیون تماشا میکردند.
توضیحاتی در رابطه با den
واژه den در این مفهوم اشاره دارد به اتاقی در یک خانه که مخصوص مطالعه، تفکر و آرامیدن است.
3
مخفیگاه
پاتوق
disapproving
a coke den
پاتوق کوکایین
تصاویر
کلمات نزدیک
demurrer
demurrage
demure
demur
demotion
denature
dendrite
dendrology
dene
dengue
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان