1 . شبنم
[اسم]

dew

/du/
قابل شمارش

1 شبنم ژاله

معادل ها در دیکشنری فارسی: ژاله شبنم
  • 1.In the morning, the grass was wet with dew.
    1. هنگام صبح، چمن خیس از شبنم بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان