خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هضم (غذا)
[اسم]
digestion
/daɪˈdʒestʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هضم (غذا)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هضم
گوارش
1.Vegetables are usually cooked to aid digestion.
1. برای کمک به هضم (غذا) معمولا سبزیجات پخته می شوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
digestif
digestible
digest
dig up
dig out
digestive
digestive biscuit
digestive system
digger
digit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان