خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فاش کردن
[فعل]
to divulge
/dɪˈvʌlʤ/
فعل گذرا
[گذشته: divulged]
[گذشته: divulged]
[گذشته کامل: divulged]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
فاش کردن
افشاء کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آشکار کردن
افشا کردن
بروز دادن
پدیدار ساختن
فاش کردن
مترادف و متضاد
disclose
reveal
conceal
1.to divulge information
1. فاش کردن اطلاعات
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
divorcee
divorced
divorce
division
divinity
dizzily
dizziness
dizzy
dna
do
کلمات نزدیک
divot
divorcée
divorcé
divorcee
divorced
diwali
dixon
diy
dizziness
dizzy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان