خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . معامله کردن
[عبارت]
do business
/du ˈbɪznəs/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
معامله کردن
داد و ستد کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کاسبی کردن
1.It's been a pleasure to do business with you.
1. از اینکه با شما معامله کردم خوشبختم.
تصاویر
کلمات نزدیک
do away with
do away
do an internship
do an exercise
do all the gauges work properly?
do chinese people buy gold fish for the new year?
do community service
do everything in one's power
do exercise
do fair share
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان