Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . فایده داشتن
2 . خوبی کردن
[عبارت]
do good
/du gʊd/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فایده داشتن
مفید بودن، تاثیر مثبت داشتن
1.Do you think these latest changes will do any good?
1. فکر میکنی این تغییرات جدید هیچ فایدهای خواهند داشت؟
2.Don't you think talking to her would do some good?
2. فکر نمیکنی حرف زدن با او ممکن است مفید باشد؟
[فعل]
to do good
/du gʊd/
فعل گذرا
صرف فعل
2
خوبی کردن
نیکی کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نیکی کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
do for
do fair share
do exercise
do everything in one's power
do community service
do gymnastics
do homework
do housework
do i check in here for air france flight 605 to tokyo?
do in
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان