خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مقدار (دارو)
[اسم]
dose
/doʊs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مقدار (دارو)
دوز
مترادف و متضاد
dosage
1.a dose of penicillin
1. مقداری پنی سیلین
2.I always take my daily dose of vitamin C.
2. من همیشه دوز روزانه ویتامین سیام را میخورم.
تصاویر
کلمات نزدیک
dosage
dosa
dos and don’ts
dory
dorsal
dosh
doss
doss down
dosser
dosshouse
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان