Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . دوش آب
2 . دوش واژینال
3 . آدم نفرتانگیز
4 . دوش گرفتن
5 . استفاده کردن از دوش واژینال برای شستشو
[اسم]
douche
/duːʃ/
قابل شمارش
1
دوش آب
2
دوش واژینال
3
آدم نفرتانگیز
آدم پست
[فعل]
to douche
/duːʃ/
فعل ناگذر
[گذشته: douched]
[گذشته: douched]
[گذشته کامل: douched]
صرف فعل
4
دوش گرفتن
حمام رفتن
1.She douched every morning.
1. او هر روز صبح حمام میرفت.
5
استفاده کردن از دوش واژینال برای شستشو
1.Never douche if you are pregnant.
1. اگر باردار هستید، هرگز از دوش واژینال استفاده نکنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
douceur
doubts arise
doubtlessly
doubtless
doubting thomas
dough
doughnut
doughty
doughy
douglas
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان