[صفت]

doughy

/doʊi/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رنگ‌پریده و نسبتاً چاق

a doughy white kid from the suburbs
یک پسر سفید رنگ‌پریده و نسبتاً چاق اهل حومه شهر

2 نرم و پف‌کرده (برای خوردنی)

doughy white bread
نان سفید نرم و پف‌کرده
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان