خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به کسی سر زدن (بدون خبر قبلی)
[فعل]
to drop in
/drɑp ɪn/
فعل ناگذر
[گذشته: dropped in]
[گذشته: dropped in]
[گذشته کامل: dropped in]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به کسی سر زدن (بدون خبر قبلی)
سرزده به دیدن کسی رفتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سر زدن
informal
1.I thought I'd drop in on you while I was passing.
1. فکر کردم وقتی در حال گذر هستم، سری به تو بزنم.
2.We were in the area, so we thought we’d drop in and see you.
2. ما در این منطقه [حوالی] بودیم، بنابراین فکر کردیم که سری به شما بزنیم و شما را ببینیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
drop handlebars
drop goal
drop curtain
drop by
drop
drop in the ocean
drop kick
drop off
drop out
drop out of school
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان