خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (دل کسی) بهشدت چیزی را خواستن
[عبارت]
be dying for something/to do something
/bi ˈdaɪɪŋ fɔr ˈsʌmθɪŋ/tu du ˈsʌmθɪŋ/
1
(دل کسی) بهشدت چیزی را خواستن
informal
1.I'm dying for a glass of water.
1. دلم بهشدت یک لیوان آب میخواهد.
2.I'm dying to know what happened.
2. بهشدت میخواهم بدانم چه اتفاقی افتاد.
تصاویر
کلمات نزدیک
caught up
bash about
barrack for
bargain on
bargain for
littered
partied out
play at
rained off
set against
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان