خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهسختی پول درآوردن
2 . ذرهذره خرج کردن
3 . افزایش دادن
[فعل]
to eke out
/ˈiːk ˈaʊt/
فعل گذرا
[گذشته: eked out]
[گذشته: eked out]
[گذشته کامل: eked out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بهسختی پول درآوردن
بخورونمیر زندگی کردن
2
ذرهذره خرج کردن
ذرهذره استفاده کردن
1.She managed to eke out her student loan till the end of the year.
1. او توانست وام دانشجوییاش را تا پایان سال ذرهذره خرج کند [تا پایان سال از آن پول استفاده کند].
3
افزایش دادن
افزودن، اضافه کردن
مترادف و متضاد
supplement
تصاویر
کلمات نزدیک
eke
ejector seat
ejection
eject
ejaculation
ekg machine
elaborate
elaborately
elaboration
elaine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان