خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شادمان
[صفت]
elated
/ɪˈleɪtəd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more elated]
[حالت عالی: most elated]
1
شادمان
مشعوف، سرمست
مترادف و متضاد
ecstatic
overjoyed
thrilled
miserable
1.When she found out she had won the lottery, she was elated.
1. وقتی که فهمید که بختآزمایی را برده است، شادمان بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
elate
elastoplast
elasticity
elastic band
elastic
elation
elbow
elbow grease
elbow one's way
elbow room
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان