1 . شادمان
[صفت]

elated

/ɪˈleɪtəd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more elated] [حالت عالی: most elated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شادمان مشعوف، سرمست

مترادف و متضاد ecstatic overjoyed thrilled miserable
  • 1.When she found out she had won the lottery, she was elated.
    1. وقتی که فهمید که بخت‌آزمایی را برده است، شادمان بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان