خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تلاش
[عبارت]
elbow grease
/ˈɛlˌboʊ gris/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تلاش
informal
مترادف و متضاد
hard work
1.The stain will come off. It just takes some elbow grease.
1. این لکه پاک میشود. فقط به کمی تلاش نیاز دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
elbow
elaterid beetle
elaterid
elater
elated
elder
elderberry
elderly
elect
election
کلمات نزدیک
elbow
elation
elated
elate
elastoplast
elbow one's way
elbow room
elbow someone out
elbow-room
elder
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان