خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . الکترومغناطیس
[اسم]
electromagnetism
/ɪˌlektroʊˈmæɡnətɪzəm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
الکترومغناطیس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
الکترومغناطیس
specialized
تصاویر
کلمات نزدیک
electromagnetic
electromagnet
electrolyte
electrolysis
electroencephalography
electromotive
electromotive force
electron
electron microscope
electronic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان