خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . الکترون
[اسم]
electron
/ɪˈlektrɑːn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
الکترون
معادل ها در دیکشنری فارسی:
الکترون
1.The number of electrons in an atom determines the substance the atoms make.
1. تعداد الکترونها در یک اتم نوع مادهای که اتمها میسازند را مشخص میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
electromotive force
electromotive
electromagnetism
electromagnetic
electromagnet
electron microscope
electronic
electronic devices
electronic engineer
electronic mail
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان