Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . مهندس
[اسم]
engineer
/ˌen.dʒəˈnɪr/
قابل شمارش
1
مهندس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مهندس
مترادف و متضاد
builder
designer
planner
mechanical/electrical/software/civil ... engineer
مهندس مکانیک/برق/نرمافزار/عمران و...
He trained as a civil engineer.
او به عنوان یک مهندس عمران آموزش دید [درس خواند].
[عبارات مرتبط]
engineering
1. مهندسی
civil engineer
2. مهندس عمران
تصاویر
کلمات نزدیک
engine room
engine driver
engine
engender
engaging
engineering
england
english
english breakfast
english cars are right-hand drive.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان