Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . پیچیدن
[فعل]
to envelop
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پیچیدن
پوشاندن، احاطه کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
enuresis
enured
enunciation
enunciate
enumerator
envelope
enveloping
envelopment
envenom
enviable
کلمات نزدیک
enunciation
enunciate
enumerate
entwine
entr’acte
envelope
enviable
envious
environment
environment-friendly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان