1 . اسب‌سواری 2 . سوارکار
[صفت]

equestrian

/ɛkwˈɛstɹiən/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اسب‌سواری سوارکاری

معادل ها در دیکشنری فارسی: سوارکار
[اسم]

equestrian

/ɛkwˈɛstɹiən/
قابل شمارش

2 سوارکار اسب‌سوار

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان