Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . یکسان فرض کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to equate
/iˈkweɪt/
فعل گذرا
[گذشته: equated]
[گذشته: equated]
[گذشته کامل: equated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
یکسان فرض کردن
مساوی دانستن
1.I don't see how you can equate the two things.
1. من متوجه نمیشوم تو چطور میتوانی این دو چیز را یکسان فرض کنی.
تصاویر
کلمات نزدیک
equanimity
equals sign
equally
equalizer
equalize
equation
equator
equatorial
equestrian
equestrianism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان