[قید]

equally

/ˈiː.kwə.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به‌طور برابر به یک اندازه، به یک درجه

معادل ها در دیکشنری فارسی: بالسویه به‌تساوی علی‌السویه
  • 1.Everyone should be treated equally.
    1. با همه (انسان‌ها) باید به‌طور برابر (مساوی) رفتار شود.
  • 2.She did equally well in the competition last year.
    2. او در مسابقه سال گذشته به یک اندازه خوب عمل کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان