Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بهطور برابر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
equally
/ˈiː.kwə.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بهطور برابر
به یک اندازه، به یک درجه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بالسویه
بهتساوی
علیالسویه
1.Everyone should be treated equally.
1. با همه (انسانها) باید بهطور برابر (مساوی) رفتار شود.
2.She did equally well in the competition last year.
2. او در مسابقه سال گذشته به یک اندازه خوب عمل کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
equality
equal sign
equal
equable
eponychium
equanimity
equate
equator
equatorial
equestrian
کلمات نزدیک
equalizer
equalize
equalization
equality
equal sign
equals sign
equanimity
equate
equation
equator
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان