خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غلطنامه
[اسم]
erratum
/eˈrɑːtəm/
قابل شمارش
[جمع: errata]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غلطنامه
فهرست غلطهای کتاب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غلطنامه
1.A list of errata was printed at the back of the book.
1. یک فهرست از غلط های کتاب در آخر کتاب چاپ شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
erratically
erratic
errant
errand boy
errand
erroneous
erroneously
error
error correction
error message
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان