خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ولخرج
[صفت]
extravagant
/ɪkˈstrævəɡənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more extravagant]
[حالت عالی: most extravagant]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ولخرج
1.He's pretty extravagant, he goes everywher by taxi.
1. او خیلی ولخرج است، همه جا با تاکسی میرود.
2.I felt extravagant spending £200 on a dress.
2. من بهخاطر 200 پوند خرج کردن برای یک پیراهن احساس ولخرج بودن کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
extravagance
extraterrestrial
extrasensory perception
extrasensory
extrapolation
extravagantly
extravaganza
extreme
extreme poverty
extreme sport
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان