1 . برعکس
[عبارت]

far from it

/fɑr frʌm ɪt/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 برعکس ابدا، به هیچوجه

  • 1.He's not selfish, far from it – he's probably one of the kindest people I know.
    1. او خودخواه نیست، برعکس - او احتمالا یکی از مهربان‌ترین آدم‌هایی است که می‌شناسم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان