[صفت]

far-fetched

/ˌfɑːr ˈfetʃt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more far-fetched] [حالت عالی: most far-fetched]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بعید باورناپذیر، باورنکردنی

معادل ها در دیکشنری فارسی: دور از ذهن
  • 1.The whole story sounds very far-fetched.
    1. کل داستان به نظر خیلی باورناپذیر می‌آمد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان