خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مدفوع
[اسم]
feces
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مدفوع
سرگین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مدفوع
تصاویر
کلمات نزدیک
fecal
february
febrile
febrifuge
feature-length
feckless
fecund
fed up
federal
federal reserve system
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان