1 . مؤنث 2 . دختر 3 . مونث
[صفت]

female

/ˈfiˌmeɪl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مؤنث ماده

معادل ها در دیکشنری فارسی: ماده
مترادف و متضاد feminine male
a female plant
یک گیاه ماده
a female spider
یک عنکبوت ماده

2 دختر خانم، زن

معادل ها در دیکشنری فارسی: مادینه
مترادف و متضاد male
  • 1.Over half of the staff are female.
    1. بیش از نیمی از کارکنان، خانم هستند.
female students
دانش‌آموزان دختر
female voters
رأی‌دهندگان خانم
[اسم]

female

/ˈfiˌmeɪl/
قابل شمارش

3 مونث ماده

معادل ها در دیکشنری فارسی: ماده
  • 1.My cat is a female.
    1. گربه من، (یک گربه) ماده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان