خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ویولن زن
[اسم]
fiddler
/ˈfɪdlər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ویولن زن
نوازنده ویولن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ویولنیست
ویلنزن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
fiddle-back chair
fiddle while rome burn
fiddle
ficus bengalensis
fictitious
fidget
fidget spinner
fidgety
field
field bean
کلمات نزدیک
fiddle
fictitious
fictionalize
fictional
fiction
fiddlesticks
fiddly
fidelity
fidget
fidgety
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان