خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سیل ناگهانی
[اسم]
flash flood
/ˈflæʃ flʌd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سیل ناگهانی
1.More than 80 people were feared dead last night after flash floods.
1. بیش از 80 نفر دیشب بعد از سیل ناگهانی جانشان به خطر افتاد.
تصاویر
کلمات نزدیک
flash drive
flash card
flash
flares
flared
flash memory
flash mob
flashback
flashbulb
flashcard
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان