Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . گرم کردن (ماهیچه)
[فعل]
to flex
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
گرم کردن (ماهیچه)
عمل کششی انجام دادن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
fletching
fleshy
fleshly
fleshiness
fleshed out
flex muscles
flex nib
flexibility
flexible
flexible joint
کلمات نزدیک
fleshy
flesh wound
flesh and blood
flesh
flemish
flexibility
flexible
flexitime
flexography
flextime
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان