Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . نخ دندان کشیدن
[فعل]
to floss
/flɑs/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: flossed]
[گذشته: flossed]
[گذشته کامل: flossed]
صرف فعل
1
نخ دندان کشیدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نخ دندان کشیدن
1.You should floss daily.
1. شما باید بهطور روزمره (دندانهایتان را) نخ دندان بکشید.
تصاویر
کلمات نزدیک
florist’s
florist
florida
florid
floriculture
flotation
flotilla
flotsam
flounce
flounder
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان