خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرنده
2 . پرواز
[صفت]
flying
/ˈflaɪɪŋ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرنده
پرواز کننده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پرنده
1.a flying ant
1. یک مورچه پرنده
2.unidentified flying objects
2. اشیای ناشناس پرنده [بشقاب پرنده ها]
[اسم]
flying
/ˈflaɪɪŋ/
قابل شمارش
2
پرواز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پرواز
طیران
تصاویر
کلمات نزدیک
flyhalf
flyer
flycatcher
flyaway
fly-on-the-wall
flying boat
flying buttress
flying doctor
flying fox
flying officer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان