خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صندلی تاشو
[اسم]
folding chair
/fˈoʊldɪŋ tʃˈɛɹ/
قابل شمارش
1
صندلی تاشو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
صندلی تاشو
تصاویر
کلمات نزدیک
folding bed
folding
folder
foldaway
foldable
foliage
folio
folk
folk dance
folk dancing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان