خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . احمقانه
[صفت]
foolish
/ˈfuː.lɪʃ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more foolish]
[حالت عالی: most foolish]
1
احمقانه
احمق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ابله
ابلهانه
احمق
احمقانه
نادان
نابخردانه
لوده
کمعقل
مترادف و متضاد
silly
stupid
1.I thought I might look foolish if I refused.
1. فکر کردم اگر امتناع کنم، ممکن بود احمق بهنظر برسم.
2.It would be foolish to pay more.
2. (پول) بیشتر پرداختن، احمقانه خواهد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
foolhardy
fool around
fool
foodstuff
food stamp
foolishly
foolishness
foolproof
foosball
foot
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان