واژه foot به معنای "پا" به عضوی از بدن انسان یا حیوانات اشاره میکند که روی آن راه میروند یا میایستند. دقت کنید که در انگلیسی، از مچ پا به پایین را foot میگویند و از مچ به بالا را leg مینامند. مثلا:
"bare feet" (پاهای برهنه)
در اصطلاح عروض و وزن شعری، هر بیت دارای پایه و رکن خاصی است. پایه عروضی در فارسی، مجموعهای از چند هجا (حداکثر ۴ و بهندرت ۵ هجا) است. در انگلیسی پایه عروضی شامل یک هجای استرسدار به علاوه یک یا چند هجای بدون استرس است. در مثال زیر، هر چهار بخش این بیت یک پایه عروضی محسوب میشود:
"For men / may come / and men / may go" (چرا که انسانها/ میآیند/ و انسانها/ میروند.)
3.
در عرض چند ساعت ما بیش از یک فوت برف داشتیم [در عرض چند ساعت بیش از یک فوت برف نشست].
4.We're flying at 35,000 feet.
4.
ما داریم در ارتفاع 35 هزار پایی پرواز میکنیم.
کاربرد واژه foot به معنای پا
واژه foot در انگلیسی یک معیار اندازهگیری نیز است (معادل 12 اینچ یا 30.48 سانتیمتر) و بهصورت اختصاری به شکل ft نشان داده میشود. مثلاً:
"She is five foot three" (قد او 5.3 پا [فوت] است.)