Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . گدار (قسمت کمعمق آب)
2 . فورد (نام خانوادگی)
3 . به آب زدن
[اسم]
ford
/fɔːrd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گدار (قسمت کمعمق آب)
معبر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گدار
2
فورد (نام خانوادگی)
(Ford)
[فعل]
to ford
/fɔːrd/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
3
به آب زدن
از گدار گذشتن، به گدار زدن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
forcipate
forcing out
forcibly
forcible
forceps delivery
fordable
fordhooks
fording
fore
fore edge
کلمات نزدیک
forcibly
forcible
forceps
forcefully
forceful
fore
forearm
forebear
forebears
foreboding
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان