خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدبو
[صفت]
foul-smelling
/fˈaʊlsmˈɛlɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more foul-smelling]
[حالت عالی: most foul-smelling]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بدبو
متعفن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
متعفن
1.You have a very foul-smelling breath this morning.
1. امروز واقعاً نفس خیلی بدبویی داری.
تصاویر
کلمات نزدیک
foul-mouthed
foul play
foul odor
foul line
foul ball
foul-up
found
foundation
foundation course
foundation cream
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان