خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جذاب (زن)
[صفت]
foxy
/ˈfɑksi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: foxier]
[حالت عالی: foxiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جذاب (زن)
informal
1.She is such a foxy lady.
1. او خانم خیلی جذابی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
foxtrot
foxtail millet
foxhound
foxglove
fox terrier
foyer
fps
fracas
fraction
fractional
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان