[صفت]

fractional

/ˈfrækʃənl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more fractional] [حالت عالی: most fractional]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کوچک جزئی، ناچیز

formal
مترادف و متضاد minimal
a fractional decline in earnings
یک کاهش جزئی در (میزان) درآمدها

2 کسری (ریاضی)

specialized
a fractional equation
یک معادله کسری
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان