Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کج خلق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
fractious
/ˈfrækʃəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more fractious]
[حالت عالی: most fractious]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کج خلق
بد خو، بدعنق
مترادف و متضاد
irritable
quarrelsome
1.Children often get fractious and tearful when tired.
1. بچه ها وقتی خسته اند معمولا بدعنق و گریان می شوند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
fraction
foyer
foxy
foxhound
fox terrier
fracture
fragile
fragmented
fragrance
fragrant
کلمات نزدیک
fractionally
fractional
fraction
fracas
fps
fracture
fractured
frag
fragile
fragile peace
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان