خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صرفه جو
[صفت]
frugal
/ˈfruːɡl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more frugal]
[حالت عالی: most frugal]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صرفه جو
کم خرج
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نظرتنگ
صرفهجو
مقتصد
کمخرج
مترادف و متضاد
meagre
thrifty
extravagant
1.a frugal life
1. یک زندگی کم خرج
2.He has always been hard-working and frugal.
2. او همیشه سخت کوش و صرفه جو بوده است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
frozen yogurt
frozen
frown on
frown
frottage
frugally
fruit
fruit bat
fruit cocktail
fruit compote
کلمات نزدیک
fructose
frozen yogurt
frozen with
frozen
frowning
frugality
fruit
fruit bat
fruit juice
fruit machine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان