خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آدم نفرتانگیز
[اسم]
fuckface
/fˈʌkfeɪs/
قابل شمارش
1
آدم نفرتانگیز
آدم عوضی، آدم آزاردهنده
culturally sensitive
informal
1.Come on fuckface, let's go!
1. زود باش آدم عوضی، بیا بریم!
2.Look, fuckface! Who the hell do you think you are?
2. ببین آدم نفرتانگیز! فکر میکنی چه خری هستی؟
3.You better leave me alone, fuckface, or I'll call the cops!
3. بهتر است که دست از سرم برداری آدم نفرتانگیز، یا با پلیس تماس میگیرم!
تصاویر
کلمات نزدیک
fucked off
fuckbrain
fuck you
fuck the dog
come up against
fuckheaded
fuck-brained
cram into
get fucked
go fuck yourself
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان