خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دورترین
[صفت]
furthest
/ˈfɜːr.ðɪst/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دورترین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اقصا
مترادف و متضاد
farthest
most distant
remotest
nearest
1.The furthest eastern country
1. دورترین کشور شرقی
تصاویر
کلمات نزدیک
furthermost
furthermore
further to
further education
further consideration
furtive
furtively
fury
fuse
fuse box
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان